این هفته به یکی از کنفرانسهای بزرگ فیلدمون رفتم. تجربهی واقعا جالبی بود، و تشویق شدم برای سوالهای خوبی که میپرسم. مورد توجه قرار گرفتن واقعا احساس عجیبیه توی بزرگسالی. اصلا نمیفهمیچطور باید هضمش کنی. بیشتر تلاش میکنی تفش کنی بیرون، تا یک وقت غرور به سراغت نیاد. ولی در عین حال خیلی وقته که حس میکنی نامرئیای و نمیتونی از این لحظات محدود تایید شدن دست بکشی.
کلش یادم انداخت که من دوست دارم کسی باشم برای خودم. یادم انداخت که من زیر سایهی توجه و توقع بقیه رشد میکنم. باید خوشحال باشم، ولی میدونم قراره به زندگی روزمرهام برگردم و یادم بره.